mint food

«47 کیلومتر ابریشم، 18 تن غذا، 180 پیشخدمت، 12 هزار بطری ویسکی، 25 هزار بطری شراب، 60 هزار سرباز، 250 لیموزین ضدگلوله، 36 هزار تخم‌مرغ و شش هزار سرباز با اونیفورم تاریخی» آماری است که نوه علی امینی، نخست‌وزیر دوران پهلوی دوم در مستندی به نام «انحطاط و سقوط: مهمانی بزرگ شاه» از جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی می‌دهد.

 

فهیمه نظری: «47 کیلومتر ابریشم، 18 تن غذا، 180 پیشخدمت، 12 هزار بطری ویسکی، 25 هزار بطری شراب، 60 هزار سرباز، 250 لیموزین ضدگلوله، 36 هزار تخم‌مرغ و شش هزار سرباز با اونیفورم تاریخی» آماری است که نوه علی امینی، نخست‌وزیر دوران پهلوی دوم در مستندی به نام «انحطاط و سقوط: مهمانی بزرگ شاه» از جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی می‌دهد؛ جشن‌های بزرگی که شاه با برگزاری آن قصد داشت تا ورود کشور خود را به دنیای مدرن در گوش سران جهان فریاد بزند و با تکرار واژه «تمدن بزرگ» به جهانیان القا کند که ایران دیگر نه آن کشور عقب‌افتاده دوران قاجار که تمدنی به وسعت دوران باستان خویش است؛ ادعایی که حسن امینی آن را در مستند خود و با اشاره‌های سلسله‌وار از سوی طیف‌های دخیل و مخالف این جشن به شدت به چالش می‌کشد و در یک‌سوم آغازین اثر خود با برشمردن اشتباهات بزرگ محمدرضا شاه در طول دوران حکومتش، زمینه را برای نگاهی انتقادی به برگزاری این جشن‌ها فراهم می‌سازد.

از قائم‌مقام برگزاری جشن‌ها تا فعالان دانشجوی زندانی

یکی از نکات جالب توجه در مستند «مهمانی بزرگ شاه» که شبکه جهانی بی‌بی‌سی چهار پخش کرد، انتخاب افرادی است که امینی برای مصاحبه انتخاب کرده است. وی در این اثر، علاوه بر افرادی مثل عبدالرضا انصاری، عضو شورای برگزاری جشن‌های 2500 ساله که پیش‌تر در مستند دیگری در این باره صحبت کرده بودند، افرادی را به مصاحبه دعوت کرده که اطلاعات بکرتری در این زمینه دارند و تا به حال کسی به سراغشان نرفته است. بدون تردید پیدا کردن این افراد بعد از گذشت 45 سال کار آسانی نیست؛ اما به نظر می‌رسد شوق حل ابهامات برجای‌مانده از این رویداد بزرگ بیش از این بوده که امینی بخواهد راه را بر خود هموار و تنها به یکی دو شخص تکراری بسنده کند؛ بنابراین طیف مصاحبه‌شوندگان این مستند از منتهاالیه محور موافقان، یعنی عبدالرضا انصاری، اردشیر زاهدی و پروانه قربانیان، ندیمه ملکه، آغاز می‌شود و در میانه به گزارشگران کشورهای فرانسه، بریتانیا و آمریکا - واشنگتن‌پست - پیشخدمتان فرانسوی و دو تن از اساتید دانشگاه می‌رسد که هر از گاهی به یکی از دو سمت متمایل می‌شوند، صدرنشینان این محور نیز اسماعیل ختایی، فعال دانشجویی وقت، کریم لاهیجی، حقوقدان و فعال حقوق بشر و ابوالحسن بنی‌صدر از منتقدان تند جشن‌ها هستند. جای ناظر بیرونی، یعنی خود حسن امینی اما در میان همین گروه آخر و حتی با مواضعی تندتر است، مواضعی که در جای‌جای اثرش، با تصویرنوشت و یا پخش تصاویری از کودتای 28 مرداد، انقلاب سفید شاه، نریشنی از سخنان امام خمینی به عنوان بزرگترین منتقد شاه در انقلاب سفید و نیز جشن‌های 2500 ساله و.... می‌کوشد اشتباهات تاریخی شاه را به مخاطب گوشزد کند و آن‌ها را سلسله دلایلی برای منتهی شدن حکومت وی به انقلاب 57 بر‌شمرد و در نهایت برگزاری آن جشن را دروازه‌ای برای سقوط شاه: «آن مهمانی، راه را برای سقوط شاه هموار کرد و سرآغاز انقلاب اسلامی شد.»

یک کامیون مار و عقرب از تخت‌ جمشید جمع کردند

تصویری که حسن امینی بر اساس گزارش‌های موجود، از تخت جمشید پیش از برگزاری این جشن‌ها ارائه می‌دهد، تصویر بیابانی بی‌آب و علف است؛ بیابانی که به جز ستون‌ها و سرستون‌های برجای مانده از 2500 سال پیش، هیچ چیز دیگرش شبیه آن دوران نیست، مار و عقرب در آن جولان می‌دهد و جاده درستی ندارد؛ اما شاه اصرار دارد که دقیقاً در همین مکان، جشن‌ها را برپا کند، دقیقاً در همین مکان!

عبدالرضا انصاری در روایتش از وضعیت نابسامان تخت جمشید پیش از برگزاری این جشن‌ها می‌گوید: «این بیابان پر از مار و عقرب بود. اصلاً ما گفتیم پذیرایی در شیراز را بهتر است حذف کنیم. آقای علم گفتند که دعوت‌نامه‌ها رفته، نمی‌شود به هم بزنیم... چیزی که به فکر من رسید این بود که یک کاری کنیم اینجا جای امنی باشد. از سی کیلومتری تخت‌ جمشید سم‌پاشی کردند و یک کامیون پر از مار و عقرب از آنجا جمع کردند.» وی همچنین درباره وضعیت جاده منتهی به تخت جمشید و نیز ناآگاهی مسئولان کمیته برگزاری جشن‌ها از آن به امینی می‌گوید: «رفتیم به طرف تخت‌ جمشید؛ یک جاده دوخطه، پر از آسفالت‌های از بین رفته تا رسیدیم به تخت جمشید. تخت جمشید آن موقع تا چشم کار می‌کرد، بیابان بود، هیچی نبود آنجا، یک‌دفعه همه متوجه شدند که چقدر ما از مرحله پرتیم...»

الیزابت انتبی، گزارشگری که از فرانسه به این جشن‌ها اعزام شده بود، یکی دیگر از شاهدان است. وی با کلامی که خالی از طعن هم نیست در این باره به امینی می‌گوید: «در بیابان درخت کاشتند. نقل بود که 50 هزار پرنده وارد کردند. تعداد باورنکردنی پرنده آنجا بود؛ ولی متأسفانه ظرف سه روز مردند؛ چون تحمل آن آب و هوا را نداشتند.»

مایکل هودر، پیشخدمت، در روایتی دیگر از وضعیت تهیه یخ در این جشن‌ها می‌گوید: «روزهای متمادی یک هواپیمای بزرگ، کلی یخ می‌آورد. یک قالب بزرگ یخ می‌آورد وسط بیابان، بزرگ به اندازه یک گاراژ و ما به بیابان می‌رفتیم تا خودمان را با آن خنک کنیم. فقط من روز آخر متوجه شدم که باید این قالب یخ را برای سطل‌های یخ شراب سفید خرد کنیم.»

روایات دیگر «مهمانی بزرگ شاه» نیز با اندکی تفاوت از همین طیف‌اند و هر کدام به نوعی تصویرگر تلاشی مضحک‌اند برای امکان‌پذیر کردن شرایط بیابانی بی‌آب و علف به میعادگاهی برای اجلاس سران کشورهای جهان؛ تصویری که به هر روی نمی‌توان از رد پای ناظر سوم یا همان کارگردان در آن چشم پوشید، حتی وقتی به نظر می‌رسد شاهدان در حال تمجید از آن هستند، مثل وقتی کاترین لکومته درباره زمین گلف این جشن‌ها می‌گوید: «یک زمین گلف درست کرده بودند با بونکر و چمن و آبگیر. فوق‌العاده بود. دور تا دور ما بیابان بی‌آب و علف بود. من هرگز تصور نمی‌کردم که آن‌ها بتوانند آشپزخانه‌ای با نانوایی در چنان جایی دایر کنند و یک سردخانه! متعجب شده بودم.»

بودجه دو سال سوئیس را در دو روز خرج کردند

بودجه جشن‌های 2500 ساله یکی از نکات مورد ابهام این مراسم و هنوز بعد از گذشت 45 سال مورد مناقشه طیف‌های موافق و مخالف است. حسن امینی در این باره نیز از مصاحبه‌شوندگان می‌پرسد و همان‌گونه که انتظار می‌رود هر کدام نظری متفاوت دارند؛ اما آنچه از تمام این روایات برمی‌آید این است که به هر روی بودجه هنگفتی برای این ماجرا صرف شده است، بودجه‌ای که امینی نیز در مستند خویش سعی دارد به مخاطب بفهماند اگر در راه معیشت مردم صرف می‌شد، شاید ایران به لحاظ تاریخی مسیری متفاوت را می‌پیمود. مارسل هودر، پیشخدمت حاضر در این مراسم می‌گوید: «بودجه دو سال سوئیس را ظرف دو روز خرج کردند...» ابوالحسن بنی‌صدر دیگر راوی منتقد ماجرا نیز هرچند که در مورد رقم بودجه ابراز اطمینان نمی‌کند ولی بر اساس آنچه شنیده، آن را 650 میلیون دلار برآورد می‌کند.

نگاه امینی به بودجه صرف‌شده اما از جانب گروه‌های موافق برگزاری جشن‌ها بی‌پاسخ نماند؛ عبدالرضا انصاری در مصاحبه‌ با بیژن فرهودی در کیهان لندن در واکنش به این اظهارات، رقم 22 میلیون دلار را کل بودجه مصرفی این جشن‌ها دانست؛ اظهاراتی که در برنامه «صفحه 2» بی‌بی‌سی فارسی آن را تکرار کرد و عباس میلانی در واکنش به آن «رقم 22 میلیون دلار را همان‌قدر حدسی دانست که رقم 650 میلیون دلار بنی‌صدر را». به عقیده وی هزینه‌های راهسازی، امنیت، ارتش، خرید ماشین‌های ضدگلوله و... بسیار بیش از رقم مورد ادعای انصاری است. به هر روی امینی در مستند خویش تنها به چند اظهارنظر مختصر درباره بودجه اکتفا کرد و در نهایت نیز با سخن دانته مرنزنتی، مسئول بار این مراسم که «اگر صدها میلیون دلار ولخرجی کنی، باید حساب پس بدهی! روزی تاوانش را می‌دهی!» و با پخش صدای «مرگ بر شاه» تظاهرکنندگان در پس‌زمینه تصویر تاجگذاری شاه، پرونده این بخش را با تمام ابهاماتش بست.

هیاهویی نابجا بود

نوه نخست‌وزیر دوران پهلوی، در ادامه مصاحبه خویش پای نقدهای منتقدان ایرانی و غیرایرانی نیز می‌نشیند و انگار قصد دارد به مخاطب بفهماند که این تنها نظر خود او نیست که گاه با تصاویر وضعیت بد معیشت مردم قصد انتقالش را دارد بلکه منتقدان از طیف‌های مختلف نیز همین عقیده را دارند. علی انصاری، استاد دانشگاه در بریتانیا، این جشن‌ها را به جشن‌های بلوغ دختران و پسران تشبیه کرده و درباره آن می‌گوید: «آن مهمانی مثل جشن بلوغ دختران و پسران بود، اساساً جشن بلوغ بود، بلوغ ایران. هدف این بود که بگویند ما می‌خواهیم با هیاهو به زمره کشورهای تراز اول دنیا بپیوندیم؛ ولی هیاهوی نابجایی بود.» منتقد دیگر، اسماعیل ختایی، فعال دانشجویی وقت و نماینده تشکل‌های دانشجویی سال 1969 نیز معتقد است: «... شاه هر قدم که رفت جلو با سیستم ساواک و سرکوب و... درست مخالف آن چیزهایی که در لوح کوروش نوشته بود، عمل کرد.» نفر سوم، ابوالحسن بنی‌صدر است که به جمله معروف شاه در این جشن‌ها یعنی «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم» اشاره می‌کند و معتقد است مردم از روی این شعار، شعارهای دیگری مثل «کوروش آسوده بخواب که ما نفت را به باد می‌دهیم» و... ساخته بودند.

مانند نمایش خیابانی و اپرا بود

تعداد زیادی از راویان این مستند نیز نگاهی مثبت به این جشن‌ها داشتند و آن را بسیار باشکوه ارزیابی کردند؛ نکته جالب اینجاست که با وجود عده بیشتر تمجیدکنندگان اما نگاه انتقادی فیلم در تصویرهای پس‌زمینه به شدت غلبه دارد، با این حال نوع تعریف شاهدان ماجرا از زوایای مختلف جالب توجه است. باربارا والترز، گزارشگر اعزام‌شده تلویزیون آمریکا به این مراسم نیز از عظمت و ثروت شاه ایران گزارش می‌کند: «... میزبان ما اعلیحضرت شاهنشاه یعنی شاه شاهان ایران است... او یکی از پولدارترین مردان جهان است.» وی در عین حال نمی‌تواند تعجبش را از قدرت بی‌حد و حصر شاه آن‌ هم در کشوری مشروطه پنهان کند: «... حکومت کشورش پادشاهی مشروطه است. شاه اختیار مطلق دارد، نخست‌وزیر را انتخاب می‌کند، می‌تواند مجلس را منحل کند، فرمانده ارتش است، می‌تواند فرمان جنگ بدهد، کنترل مطبوعات در دستش است و انتقاد مجاز از او بسیار ناچیز است، در واقع حرفش حکم قانون دارد.» این در حالی است که در پس‌زمینه، تصویر تعظیم درباریان و وزرا هنگام رد شدن شاه پخش می‌شود.

پیتر چلکوفسکی، ایران‌شناس، راوی دیگر این ماجراست که حسابی از سخنرانی شاه در این مراسم هیجان‌زده شده است: «صحنه‌ای فوق‌العاده بود همین حالا هم پشتم می‌لزرد؛ هنگامی که شاه، کوروش را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید: کوروش آسوده بخواب ما بیداریم. وقتی شاه داشت این سخنان را می‌گفت به ناگاه در دو سوی آرامگاه ستونی از گرد و خاک می‌چرخید. شاه کلامش را تکرار می‌کرد و آن ستون باز بلند می‌شد. فوق‌العاده بود و از خودم می‌پرسیدم چطور چنین چیزی درست کرده‌اند؟! مانند نمایش خیابانی و اپرا بود. من منقلب شده بودم.»

اصرار شاه برای چه بود؟

امینی می‌کوشد در این فیلم، از دلیل برگزاری این جشن‌ها توسط شاه مطلع شود؛ از این رو یکی از بخش‌های مهم اظهارات مصاحبه‌شوندگان پاسخ به این پرسش است که «چرا شاه اصرار به برگزاری این جشن‌ها داشت؟» مدرنیزاسیون ایران، اعتبارگیری از کوروش به عنوان مصلحی جهانی، به رخ کشیدن تاریخ دیرینه ایران به جهانیان و اینکه شاه می‌خواست ادای پدرش را دربیاورد ازجمله دلایل برگزاری این جشن‌ها، از زبان راویان این مستند بود.

تالین گریگور، نویسنده «ساختن ایران»، مدرنیزاسیون ایران و پیشی گرفتن از پدر را یکی از مهم‌ترین دلایل برگزاری این مراسم توسط شاه بیان می‌کند و معتقد است: «روشنفکران از اواخر قرن نوزدهم استدلال می‌کردند که دلیل استعمار یا به عبارت دیگر دلیل ضعف ایران، اسلام است. وقتی شاه و وزرای او به قدرت رسیدند، اکثرشان تحصیلکرده مؤسسات غربی بودند، عزمشان برای مدرنیته، غربی کردن و همچنین بازگشت به ریشه‌های باستانی ایران جزم بود؛ بنابراین فرهنگ یا احیای فرهنگی بخش عمده دستور کارشان برای سکولار کردن جامعه ایران بود. شاه در تمام طول سلطنتش، نسبت به میراث پدرش بسیار آگاه بود، اما فکر می‌کنم در عین حال می‌خواست خودش را از پدرش متمایز کند و بگوید من می‌توانم این کار را بهتر انجام بدهم.»

علی انصاری، استاد دانشگاه در بریتانیا، معتقد است شاه با برگزاری این جشن‌ها می‌خواست از کوروش اعتبار بگیرد: «کوروش کبیر ارزش مذهبی سیاسی دارد، نامش ظاهراً در قرآن آمده است، نامش قطعاً در انجیل برده شده و هیچ‌ کس در هیچ زمانی او را ویران نکرده است. شخصیتی است که همه جناح‌های سیاسی می‌توانند از او پشتوانه بگیرند. او معتقد به اصالت انسان است، پیشگام روشنگری است، یهودیان را از بردگی رهانده است، به اقلیت‌ها مهر می‌ورزد و کرامت انسانی مردم را ارج می‌گذارد؛ در نتیجه کوروش لوح سفیدی می‌شود که شاه تصویر خود را در او می‌تاباند تا شاید در سایه شکوه او دیده شود.»

کریم لاهیجی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، منتقد دیگری است که معتقد است شاه می‌خواست ادای پدرش را دربیاورد: «شاه اولاً اصلاً انتظار نداشت که پدرش استعفا دهد؛ بنابراین برایش غیرقابل منتظره و سورپرایز بود؛ حتی معروف است که موقعی که پدرش می‌رفته، گریه می‌کرده و می‌گفته من را با خودت ببر؛ بنابراین هنوز نمی‌داند سلطنت یعنی چه، از طرفی هم شخصیت پدرش را نداشت. برای اینکه پدرش قدرت را با زور گرفته بود، با کودتا گرفته بود؛ یعنی نظامی بود. شاه نه، شاه یک بچه‌ای بود که در سوئیس تحصیل کرده بود، در پر قو بزرگ شده بود؛ بنابراین، کاراکتر، تربیت و گذشته پدرش را نداشت ولی می‌خواست ادای پدرش را دربیاورد.»

صحنه‌ای بی‌کم‌وکاست برای یک داستان جیمزباند

با همه کم‌و‌کاست‌هایی که از صحرای بی‌آب و علف تخت جمشید در ابتدای فیلم به تصویر کشیده می‌شود، دست‌اندرکاران مراسم اما در عرض شش ماه این مکان را برای برگزاری جشنی بی‌سابقه در تاریخ فراهم می‌کنند؛ حالا امینی نمایی از بالا را نشان می‌دهد، با پنجاه چادر برپاشده برای میهمانان در میان جنگلی از درختانی که از ورسای به آنجا آورده‌اند و در این میان بهت خبرنگاران اعزامی از کشورهای مختلف. الیزابت انتبی، گزارشگر فرانسوی می‌گوید: «اولش تصور می‌کردم کل مهمانی زرق و برق است یا به قول آلمانی‌ها شیکی میکی است یعنی قدری خوش‌سلیقگی و قدری هم تفرعن، یعنی چیز جالبی ندارد؛ اما بعدش نظرم عوض شد.»

تالین گریگور با دیدن این صحنه به یاد داستان جیمزباند می‌افتد: «صحنه‌ای بی‌کم‌و‌کاست برای یک داستان جیمزباند بود، بسیار مجلل بود و بسیار انحصاری.»

گزارشگر بریتانیایی آن را بزرگترین نمایش روی زمین توصیف می‌کند: «بزرگترین نمایش روی زمین، در عین حال اختصاصی‌ترین نمایش هم هست. شاه ایران شصت تن از سران دنیا را از نقاط دوردست دعوت کرده از نروژ تا نپال، لسوتو تا لیختن‌اشتاین تا سه روز را در این دهکده مخصوص سلطنتی سپری کنند؛ حتی هیأتی هم از بریتانیا دعوت شده. هنگامی که شاهزاده فیلیپ و شاهدخت «ان» برای این مهمانی سه‌روزه به اینجا در تخت جمشید می‌رسند، همانند سایر کشورها در چادر اقامت خواهند کرد... چادرها کاملاً مجهزند و همه ترتیبات داده شده. چادرها همه باسلیقه در جنگلی از نهال‌های جوان برپا شده‌اند. پانزده هزار اصل نهال را از باغ کاخ ورسای آورده‌اند، همین‌طور پانزده هزار گلدان گل. بعد نوبت به غذا می‌رسد که در خیمه بزرگ غذاخوری صرف می‌شود. چهار تن غذا که همه را از پاریس می‌آورند. فرانسوی‌ها حتی یک کلوپ سلطنتی هم ساخته‌اند.»

ایران واقعی

تصویر باشکوهی که شاه قصد داشت آن را در دید مخاطبان خارجی مشتی نمونه خروار جامعه ایرانی جا بزند، از نگاه امینی اما چیزی کاملاً متفاوت بود. تصویری که او هر از چند گاهی در خلال زرق و برق جشن‌های 2500 ساله از مردمان ایران ارائه می‌دهد، تصویر مردمانی فقیر است که حتی در تأمین آب شرب مصرفی‌شان مشکل دارند، مراکز درمانی ندارند و در خاک‌و‌خل زندگی می‌کنند. در این فیلم، از یک‌سو تصویر شاه را می‌بینیم که با کوروش سخن می‌گوید و اعتبار ایران باستان را بر فرق سران ملل دیگر می‌کوبد و از سوی دیگر تصویری از زندانیانی که با چشم‌های بسته منتظر بازجویی مأموران ساواک‌اند و منتقدانی که در خلال این تصویرها از فضای امنیتی آن سال‌ها سخن می‌گویند.

اسماعیل ختایی، نماینده تشکل‌های دانشجویی سال 1969 که حدود یک ماه مانده به برگزاری جشن‌ها توسط ساواک دستگیر شده بود درباره فضای امنیتی آن روزها می‌گوید: «... آن موقع خواندن یک کتاب مشکل بود، کافی بود یکی از این‌ها را از ما می‌گرفتند، بعد به حد مرگ می‌بردند می‌زدند...»

امینی نظر سالی کوئین، خبرنگار اعزامی واشنگتن‌پست به جشن‌های شاهنشاهی را نیز در این رابطه جویا شده است؛ خبرنگاری که اندکی پیش از برگزاری این جشن‌ها نظر مردم تهران را درباره این جشن‌ها پرسیده بود: «... یکی از نکات جالبی که دیدم و بعداً در گزارش‌هایم درباره‌ا‌ش نوشتم این بود که بسیاری از مردم از آن جشن راضی نبودند و از آن انتقاد می‌کردند، انتقاد می‌کردند که وقتی پول ندارند بچه‌هایشان را به مدرسه بفرستند یا شکمشان را سیر کنند چرا آن‌ همه پول باید صرف جشن شود. من آنجا بودم و افرادی را دیدم که گفتند می‌خواهند به یک میتینگ بروند، میتینگ زیرزمینی ولی گفتند برای بردن تو به آنجا باید چشم‌هایت را ببندیم. من وارد یک اتاق شدم و دیدم که همه حضار مرد بودند و همه از دست شاه خیلی عصبانی بودند و می‌گفتند این امپراتوری قلابی است، پدر شاه دهقان بوده است، او امپراتور نیست و دارد صدها میلیون دلار خرج این جشن‌ها می‌کند که از توان کشورمان خارج است.»

جای خالی مردم

جای خالی مردم در جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی، نکته دیگری است که نوه علی امینی می‌کوشد در مستند خویش بر آن مانور ‌دهد، نکته‌ای که البته عبدالرضا انصاری در مصاحبه با کیهان لندن، به شدت آن را تکذیب و ادعاهایی را مبنی بر حضور مردم در آن مطرح می‌کند. پروانه قربانیان، ندیمه ملکه در مصاحبه با حسن امینی، اذعان می‌دارد که به دلیل کمبود جا حتی هیأت وزیران نیز در این جشن‌ها شرکت نداشتند و تنها پادشاهان، نخست‌وزیران و یا رؤسای‌جمهور یعنی شخصیت اول کشورها به این جشن دعوت شده بودند. شاهرخ گلستان، کارگردان فیلم بلند جشن‌ها نیز که بعد از حدود یک سال فیلم آماده شده را از بریتانیا برای شاه می‌فرستند با این واکنش شاه مواجه می‌شود که «پس مردم کجا هستند؟!»

آنچه مسلم است، امینی قصد دارد به طور واضحی جای خالی مردم را در این جشن‌ها به نقد بکشد؛ این در حالی است که آمارهایی که عبدالرضا انصاری در مصاحبه تصویری با کیهان لندن از حضور مردم ارائه می‌دهد کاملاً در مقابل این دیدگاه قرار دارد. انصاری می‌گوید: «یک هواپیما حامل 800 نفر از تهران راهی این مهمانی بزرگ شدند» و از افرادی روایت می‌کند که از ایل‌های مختف به این جشن دعوت شدند؛ روایتی که درست نقطه مقابل روایت امینی در مستند «مهمانی بزرگ شاه» قرار دارد.

واکنش تند دیگر انصاری به امینی، نگاه نقادانه فیلم وی به برنامه شورای جشن‌هاست که در آن هرگز از خدمات عمومی سخنی به میان نمی‌آید. انصاری برنامه ساخت 2500 مدرسه و کلینیک درمانی در شهرهای مختلف ایران را نیز جزء برنامه این جشن‌ها برشمرده و می‌گوید: «به جای 2500 مدرسه، 3200 مدرسه با بودجه‌ مردم ساخته شد و همزمان با آغاز جشن‌های 2500 ساله، زنگ 3200 مدرسه نیز به صدا درآمد و 120 هزار بچه به مدرسه رفتند.» نکته‌ای که در هیچ جای «مهمانی بزرگ» سخنی از آن به میان نمی‌آید. نمی‌توان ذهن‌خوانی کرد؛ اما شاید با پول خود مردم برای مردم مدرسه ساختن از نظر حسن امینی آن‌قدر کار شاقی نیست که بتوان با استمساک به آن از کنار آن‌ بریز و بپاش بزرگ قرن به راحتی عبور کرد و بر این نگاه که «آن مهمانی، راه را برای سقوط شاه هموار کرد و سرآغاز انقلاب اسلامی شد» چم پوشید؛ اعترافی که در نهایت هم از زیر زبان پروانه قربانیان و اردشیر زاهدی بیرون می‌کشد. پروانه قربانیان از اینکه با پوشش نامناسب به آشپزخانه جشن‌ها رفته و به آشپزهای ایرانی مسلمان، سفارش غذا می‌داد ابراز پشیمانی کرده و از اینکه نتوانسته بودند نیاز جامعه مسلمان ایرانی را بشناسند ابراز تأسف می‌کند و اردشیر زاهدی مقصر این خطاهای تاریخی را نه شاه که وزرای آن از جمله خود می‌داند و به حسن امینی می‌گوید: «این شاه نبود که باید عذرخواهی می‌کرد، ما وزرا باید عذرخواهی می‌کردیم، من باید عذرخواهی می‌کردم، پدربزرگ شما باید عذرخواهی می‌کرد...»

 

منبع:

https://www.entekhab.ir/


اگر سرخوشانه با رخدادی مثل سالروز تولد مواجه شویم، این روز را می‌توان صرفاً در مقداری هیجانِ زودگذرِ کودکانهِ روزهای منتهی به روز تولد، کادوهای اغلب ارزان‌قیمت دوستان و اقوام، پیامک‌های اغراق‌آمیز آشنایان برای تبریک، برف شادی، کیک تولد و چند عکس سلفی و غیرسلفی خلاصه کرد. اما کافی است تا در خلوت خویش از روزمرگی استعلا جوییم و یک‌سال پیرترشدن‌مان را بنگریم تا به یکباره اضطرابی مبهم سراسر وجودمان را اسیر خود کند.

 به گزارش اقتصادآنلاین، ایران نوشت: واقعیت اینجا است که هر سال در روز تولدمان یک‌سال پیرتر می‌شویم و در حقیقت یک‌سال به مرگ نزدیک‌تر. با وجود این حقیقت، جشن تولد چه توجیهی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، گریزی می‌زنیم به «منطق کارناوال» در آثار میخائیل باختین. باختین در پردازش خود از «منطق کارناوال» بیان می‌دارد که در قرون وسطی هر ساله، آن قشری از جامعه که همواره مورد سرکوب قرار می‌گرفتند، فارغ از قدرت هژمون به کوی و برزن آمده و با نمایش شادی اغراق شده، چند ساعتی از منطق سرکوب فاصله و از گذر این فاصله‌گیری، آن را هجو می‌کردند.

جهت خرید کیک تولد کلیک کنید.

جشن تولد، از این منظر کارناوالی برای گریز از واقعیت تلخ مرگ است؛ خلق رؤیایی در ذهنمان مبنی بر نامیرایی بواسطه تولد هر ساله. در واقع جشن تولد، سالگرد ورودمان به جهان نیست، بلکه کارکردی فراتر از آن دارد و ما بواسطه این پدیده به خود القای تولد هر ساله را می‌کنیم و گریزپذیری مرگ را نوید می‌دهیم.

از این منظر، ما پیرتر شدن هر ساله خودمان را جشن می‌گیریم و دیگران نیز در این راه ما را یاری می‌کنند تا با فاصله‌گیری از مرگ، تنها به سویه زیستی خویش اتکا کنیم و زبری و تلخی مرگ را فراموش کنیم. مرگ، یک نقطه آجیدن است، یک گره‌گاه برای همه حوادث، همه رخدادها و همه کنش‌هایی که با آن مواجهیم یا آنها را اعمال می‌کنیم. مرگ، روی دیگر حیات نیست، بلکه تنیده شده در آن است؛ همچون دو فلز از یک آلیاژ؛ بدون وجود یکی، دیگری بی‌معنا است و خاصیت لازم را ندارد.

 مرگ در ظاهر یک رخداد فیزیکی و بیولوژیکی است، یک انقطاع زمانی و مکانی با جهانی که با آن آشناتریم و مواجهه با حیاتی ناآشنا. اما مرگ فیزیکی یک دال است که همواره در طول تاریخ به مدلول‌های متکثری دلالت یافته است. از این منظر، مرگ یک مفهوم تاریخی است چرا که در طول تاریخ انسان‌ها به شیوه‌های ذهنی متفاوتی با آن مواجه شده و آن را برای خود تفسیر کرده‌اند. در قرون وسطی به مرگ همچون رخدادی آشنا نگریسته می‌شد. محتضر در لحظات پایانی زمانی که احساس می‌کرد موعد مقرر فرا رسیده است، بواسطه خانواده، اقوام را خبردار می‌کرد و خود در بالین دراز می‌کشید و دیگران برای آمرزش وی دعا می‌‌کردند. مرگ به اندازه‌ای برای پیشینیان آشنا بود که حتی از حضور کودکان بر سر بالین محتضر هم ابایی نداشتند. به گفته «فیلیپ آریس» که از جمله مورخین تاریخ مرگ محسوب می‌شود، تا قرن هجدهم در همه تابلوهای مربوط به مرگ، کودکان حضور پررنگی داشتند و حال این نکته را مقایسه کنید با وسواس مدرنیستی امروز برای هر چه دور کردن کودکان از مفهوم مرگ.

 در واقع، با اقتباس از «ادبیات فوکو» در آستانه زیست سیاست مدرنیته، ما با دگرگون شدن چشم‌اندازها با مرگ مواجه می‌شویم. با «تولد کلینیک» نه تنها عقب‌ماندگان ذهنی و به اصطلاح نابهنجارها در آنجا نگهداری شده و تحت مراقبت قرار می‌گرفتند بلکه محتضران نیز به آنجا منتقل می‌شدند تا لحظه مرگ فرا رسد. در واقع نخستین رخداد در مدرن شدن مفهوم مرگ، تبدیل شدن آن به «امری بیمارستانی» است. این آشنازدایی از مفهوم مرگ مقارن با رخداد مدرنیستی دیگر شد که همانا «تبلیغ برای شادی هر چه بیشتر» است. شاد زیستی به هر قیمتی تبدیل به ارزشی مدرنیستی شد تا بواسطه آن بهره‌وری و تولید نیز افزایش یابد.

 مرگ در اثر اشاعه دیدگاه نئولیبرالیستی در خصوص حیات، تبدیل به امری هولناک، هراس‌انگیز، ناآشنا و بیمارستانی شد و دلیل این امر خدشه وارد نشدن به روحیه بهره‌وری و خلاقانه انسان‌ها عنوان می‌شود. در صورتی که مرگ، رخدادی ضد حیات نیست، بلکه پدیده‌ای یادآور حیات است. چرا که آدمی تنها بواسطه مرگ می‌تواند توانش خویش برای حیات را بازیابد و فارغ از کار بیگانه‌ساز، به کنش مطلوب خویش بپردازد. قدمت مرگ کمتر از قدمت تولد نیست، بنابراین در کنار روزهای زیادی که در انتظار سالروز تولد سپری می‌کنیم، شاید نیاز باشد چند لحظه‌ای را نیز صرف تأمل در خصوص مرگ کنیم.

 قصد و نیت نگارنده، اتکا به نوعی گذشته‌گرایی ساده‌دلانه نیست بلکه دغدغه این است که انفکاک حیات از مرگ و بازتولید دائمی فوبیای مرگ که سینمای ژانر وحشت با اسلشرها، قاتلین سریالی، خون آشامان و زامبی‌ها آن را تبلیغ می‌کند، انسان را از سویه‌های انسانی خلاقانه خویش دور می‌سازد و وی را شبیه ماشینی برای تولید می‌سازد که منافع آن به سود منطق سرمایه است و انسان را از هستی آگاهانه خویش؛ که همانا زنده بودن برای زیستن است، دور می‌سازد.

 

منبع:

https://www.eghtesadonline.com


بر اساس گزارش خبر رسمی انتخاب و خرید تم تولد، یکی از چالش‌هایی است که چندین روز قبل از برگزاری مراسم جشن تولد معمولا اشخاص با آن دست به گریبان می‌شوند. می‌توان روش‌های متفاوتی را برای خرید تم تولد انتخاب کرد، اما با خرید اینترنتی تم تولد می‌توان مزایای زیادی به دست آورد.

خرید اینترنتی تم تولد کمک می‌کند تا در مقایسه و انتخاب گستره عمل وسیع‌تری داشت و به راحتی قیاس بین مدل‌ها و انواع مختلف را انجام داد.

 

جهت مشاهده انواع تم تولد، خرید و سفارش آن روی لینک زیر کلیک کنید

https://dencook.ir/تم-تولد/

مزایای خرید اینترنتی تم تولد

از مزایای خرید اینترنتی تم تولد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مقایسه میان مدل‌ها

وقتی برای خرید اینترنتی تم تولد به فروشگاه‌های آنلاین مراجعه می‌شود، امکان مراجعه به تمام دسته بندی‌ها وجود خواهد داشت. می‌توان به دسته بندی تم تولد بزرگسال رفته و از آن جا سری به تم‌های تولد دخترانه زد، تم تولد دندونی و ... نیز جای خود دارد.

در این شرایط تمامی مدل‌ها در کنار هم قرار داشته و هر آن قدر بخواهید فرصت است تا مدل‌های مختلف را تماشا کرده و آن‌ها را با هم مقایسه کرد. در حالی که با حضور در مغازه‌ها، به قطع نمی‌توان یکی دو ساعت ایستاده و تم‌های مختلف را با یکدیگر به دقت مقایسه کرد.

مقایسه بین قیمت‌ها

به همین شکل که مقایسه میان مدل‌ها امکان پذیر است، می‌توان بین قیمت تم‌ها نیز در فروشگاه‌های اینترنتی تم تولد؛ مقایسه‌ای هدفمند انجام داد.

قیمت‌های رقابتی ارائه شده توسط فروشگاه‌های اینترنتی تم تولد، باعث می‌شود که خریدی مقرون به صرفه داشت و کمترین ضرر متوجه جیب شود!

دریافت بهترین و ارزان‌ترین قیمت

اشتباهی که برخی اوقات در خصوص فروشگاه‌های اینترنتی (فارغ از این که چه چیزی می‌فروشند) صورت می‌گیرد، این است که تصور می‌شود این فروشگاه‌های آنلاین گران فروش هستند. اما در واقع ذره بین‌هایی که همیشه روی فروشگاه‌های آنلاین وجود دارد و انگشت اتهامی که به سمتشان است، باعث می‌شود تا این فروشگاه‌های اینترنتی کمترین قیمت ممکن را روی کالاهای خود بگذارند. در حالی که با مراجعه به یک مغازه محلی یا حتی فروشگاه بزرگ فیزیکی، ممکن است قیمت دور از واقعیت و بسیار گران از فروشنده بشنوید!

خرید و ارسال بی زحمت

و در نهایت چیزی که پایان کار از فروشگاه اینترنتی تم تولد نصیب می‌شود، خرید با چند کلیک و دریافت بی زحمت کالا درب منزل است.

به این شکل از رفت و آمد در ساعت‌های شلوغ و آلودگی هوا می‌توان معاف شد. در حالی که به راحتی روی صندلی خود لم داده و تنها چند کلیک ساده می‌کنید، تم تولد مورد نظر را می‌توان درب منزل تحویل گرفت.

معایب خرید اینترنتی تم تولد

اما این روش خرید یعنی خرید اینترنتی تم تولد نیز معایبی برای خود دارد.

نبود امکان لمس جنس تم تولد

این اصلی‌ترین عیبی است که می‌توان بر خرید اینترنتی تم تولد برچسب کرد. زمانی که به صورت آنلاین برای خرید تم تولد و البته هر کالای دیگری اقدام می‌شود؛ امکان لمس کردن کالا وجود نداشته و نمی‌توان نسبت به جنس آن اطمینان حاصل کرد.

در این شرایط اعتماد به چیزی که فروشنده در وب سایت خود نوشته ضرورت می‌یابد. به همین دلیل همیشه باید خریدهای اینترنتی خود را اعم از این که به تم‌های تولد و بادکنک فویلی و ... مربوط شود یا هر کالای دیگری؛ از برند فروشگاهی معتبر انجام داد. برخی از فروشگاه‌های اینترنتی ضمانت بازگشت کالا دارند و در صورتی که کالای ارسالی مغایرتی با خواست مشتری داشته باشد، به راحتی آن را مرجوع می‌کنند.

با خرید کردن از این فروشگاه‌های اینترنتی می‌توان عیب مذکور را نیز پیشاپیش مرتفع ساخته و از کیفیت کالای خریداری شده، اطمینان حاصل کرد. در نهایت می‌توان گفت که خرید تم تولد امری شیرین و دلچسب است و به هر شکلی که برای خرید آن اقدام شود، جذاب و دوست داشتنی خواهد بود. برای پیدا کردن بهترین فروشگاه‌های اینترنتی فروش تم‌های تولد، کافی است که یک جستجوی ساده در گوگل انجام داده و بهترین‌ها را از نتایج برتر وب یافت.

 

منبع:

https://news.akhbarrasmi.com


رول ماکی تنوری یک فینگر فود بسیار خوشمزه است. فینگر فود‌ها به غذا‌های انگشتی و سرپایی معروف هستند که در منزل با کمی صبر و حوصله به راحتی آماده می شوند. این پیش غذاها تقریبا با هر نوع ذایقه ای سازگار هستند و در مهمانی ها و مجالس خیلی مورد استفاده قرار می گیرند.

جهت مشاهده انواع فینگر فود، خرید و سفارش آن بر روی لینک زیر کلیک کنید

https://dencook.ir/خرید-فینگر-فود/

مواد لازم برای تهیه رول ماکی تنوری :

 

 

 

سیب زمینی آب پز شده  3 عدد
 جعفری خرد شده 1 قاشق چایخوری 
 گشنیز خرد شده  1 قاشق چایخوری
 سس مایونز  2 قاشق سوپخوری
نمک و فلفل سیاه پودر شده به مقدارلازم
آب لیمو ترش تازه 1 قاشق سوپخوری
فلفل دلمه ای قرمز نگینی خرد شده  1 عدد
‌ژامبون ماکی تنوری ورقه‌ای برش خورده 300 گرم

 

 این محصول حاوی 90 درصد گوشت مرغ است که در فرآیند تولید از دود طبیعی جهت خوشمزه کردن طعم آن استفاده شده است.

طرز تهیه رول ماکی تنوری :

برای تهیه پوره، پوست سیب زمینی ها را بگیرید و به صورت ریز رنده کنید سپس جعفری، گشنیز، مایونز، مقداری نمک و فلفل، آب لیمو ترش تازه و فلفل دلمه ای را به آن اضافه و کاملا مخلوط کنید.

در این مدت، 2 تا 3 برش از ژامبون ماکی تنوری را روی کیسه نایلونی یا سلفون کنار هم بچینید طوری که لبه های آن ها روی هم بیافتد. ردیف دوم را به همین صورت بچینید طوری که فضای خالی بین ردیف اول و دوم باقی نماند.

به همین ترتیب ادامه دهید تا ژامبون‌ها فرم مستطیل به ابعاد 20*30 سانتیمتری را به وجود بیاورند.

پوره سیب زمینی را روی ژامبون ها بمالید. به کمک کیسه نایلونی ژامبون ها را رول کنید و به مدت حداقل 2 ساعت در یخچال استراحت دهید سپس به صورت حلقه ای برش بزنید و در بشقاب مناسب سرو و سپس میل کنید.

 

منبع

https://www.asriran.com


به گزارش راهنمای سفر من به نقل از  گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،کاپ‌کیک سفید با باترکریم وانیلی ابریشمی، کاپ‌کیکی عالی برای جشن‌های تولد و سایر جشن‌های مربوط به کودکان است. این کاپ‌کیک بخاطر مواد تشکیل‌دهنده خود ظاهری کاملا سفید دارد و با خامه وانیلی ترکیبی روشن را ایجاد می‌کنند.

شاید پیش آمده گاهی اوقات دلتان کیک زرد می‌خواهد گاهی هم کیک شکلاتی تیره و البته وقت‌هایی هم دلتان یک کاپ‌کیک سفید عالی با تزئین زیبا می‌خواهد. این یکی به گمانم خواسته شما را برآورده می‌کند. این کاپ‌کیک‌ها بهترین نوع کاپ‌کیک سفید هستند که با باترکریم ابریشمی تزئین شده‌اند. شما می‌توانید بعد از لیس زدن به خامه و لذت بردن از آن تازه به کاپ‌کیک دلخواهتان برسید. این کاپ‌کیک یک شیرینی عالی برای تولد، عروسی و هر نوع جشنی ست که در آن صمیمیت و یکرنگی حرف اول را می‌زند.

مواد لازم برای 8 کاپ‌کیک:

کره نرم شده: 1/4 پیمانه
شکر سفید: 1/2 پیمانه
سفیده تخم‌مرغ: 1 عدد
اسانس وانیل: 1 قاشق چای‌خوری
نمک: 1/4 قاشق چای‌خوری
بیکینگ‌پودر: 1 و 1/2 قاشق چای‌خوری
آرد شیرینی: 1 پیمانه
ماست ساده: 1/2 پیمانه

مواد باترکریم وانیلی:

کره نرم شده: 1/2 پیمانه
روغن قنادی: 1/2 پیمانه
اسانس وانیل: 1 قاشق چای‌خوری
پودر شکر: 2 پیمانه

طرز تهیه:

1. فر را با حرارت 175 درجه سلسیوس روشن کنید. یک قالب 8 تایی کاپ‌کیک را آماده کنید. می‌توانید از قالب سیلیکونی هم استفاده کنید.

2. در یک کاسه بزرگ، کره و شکر با استفاده از همزن برقی آنقدر بزنید تا سبک و پف شود. سفیده تخم و وانیل را افزوده و با سرعت پایین همزن، مخلوط کنید. در همین حال که همزن کار می‌کند، نمک و بیکینگ‌پودر را هم اضافه کنید. به همزدن روی سرعت پایین ادامه دهید، در این حالت نیمی از آرد و در ادامه نیمی از ماست را اضافه کنید. این کار را با بقیه آرد و ماست تکرار کنید، مخلوط کردن را فقط تا موقعی ادامه دهید که مواد ترکیب شوند و هیچ بخش خشکی نماند.

 

3. خمیر را داخل قالب مافین کاغذ گرفته بریزید. مواد را به میزان مساوی داخل هر یک از حفرات قالب مافین تقسیم کنید می‌توانید با استفاده از یک اسکوپ بزرگ کلوچه انجام دهید یا طوری بریزید که 3/4 قالب پر شود.

4. این خمیر‌های کاپ‌کیک داخل قالب را به مدت 18 تا 20 دقیقه بپزید یا تا زمانی که وقتی یک خلال دندان را داخل کاپ‌کیک فرو می‌کنید، تمیز بیرون بیاید. بعد از پخت کامل کاپ‌کیکها، قالب را روی توری شیرینی پزی بگذارید تا خنک شود. به حدی که بتوانید به راحتی آن‌ها را با دست بردارید.

5. در کاسه‌ای بزرگ، کره، روغن قنادی و وانیل را خوب بزنید تا صاف و یکدست شود. شکر را هر بار بصورت نصف پیمانه به کره اضافه کنید و با همزن بزنید. این کار را ادامه دهید تا زمانی که همه مواد ترکیب و یکدست شود.

6. روی کاپ‌کیک را که بطور کامل خنک شده به روش دلخواهتان با طرح ماسوره‌ای که دوست دارید، تزئین کنید. بلافاصله قند‌های رنگی را در صورت استفاده روی آن بپاشید.

7. آن را در ظرفی دردار نگهداری کنید یا آن را در یخچال بگذارید یک شب تا صبح بماند. برای سرو کردن بگذارید به دمای اتاق برسد.

جهت مشاهده انواع کیک تولد، خرید و سفارش آن روی لینک زیر کلیک کنید

https://dencook.ir/کیک-تولد/

نکات مهم :

در این کاپ‌کیک فقط از سفیده تخم‌مرغ استفاده شده به همین دلیل رنگ آن سفید است، شما نیز اگر می‌خواهید که کیک‌های سفید داشته باشید زرده را حذف کنید. این موضوع بخصوص در مورد کیک‌های اسفنجی خیلی بهتر است.
بهتر است کاپ‌کیک یک شب تا صبح در یخچال بماند تا خوب خودش را بگیرد. موقع سرو کردن بگذارید تا به دمای اتاق برسد.
برای پاشیدن قند‌های رنگی، بلافاصله پس از تزئین خامه این کار را انجام دهید.